هديه خدا محمدرضاجونهديه خدا محمدرضاجون، تا این لحظه: 10 سال و 28 روز سن داره

جوجه جون من

19 ماهگيت مبارك

عشقم عزيزم عمرم 19 ماهگيت مبارك عزيزم انشاله 190 ساله بشي عمرم زود برميگردم با عكس ( امروز سند دارم . هيس رئيس نفهمه) قول ميدم سندم رو بزنم يكي دو روز آينده مي يام ...
1 آذر 1394

عشق

عزيزم عشقم دو شبه خيلي بدجور صدات گرفته . تو خواب گريه ميكني و سرفه و يك صداي عجيب از گلوت بيرون مي ياد . امروز صبح نوبت گرفتيم بريم دكتر هنوز نرفتم و نوبتمون نشده . خيلي نگرانتم . ديشب دكور اتاق رو عوض كرديم و تشك تختمون رو آورديم تو اتاق تو تا من و تو روش بخوابيم و بابايي پايين !! تو هميشه تا يك چيز تازه ميبيني خيلي زيبا ميگي به به و همش بهش دست ميزني و با كوچكترين تغيير دكور متوجه تغييرات هستي و همش ميگي به به . ديشبم كلي بازي كردي و از رو تشك افتادي . اما بازم بازي كردي و ميگفتي به به . بابايي داشت برات پتو رو ميذاشت خيلي واضح گفتي : پتو (94/8/11 ساعت 9:30 شب) منو بابايي به هم نگاه كرديم و گفتيم آره پتو . بعضي وقتا كه مي...
12 آبان 1394

شكستن شاخ غول واكسن هجده ماهگي

القصه ،‌ ساعت يك و نيم رفتم خونه مامان جون، جوجه هنوز خوب بود و كلي با هم خنديديم و عشقولانه در كرديم كه يهو بعد نيم ساعت از رسيدنم تا مامان جون خواست جوجه رو بذاره پشت ميز ناهارخوري جيغ جوجه رفت هوا و اشكاش بود كه گوله گوله مي اومدن . فهميدم بله پاش درد ميكنه خلاصه زود استامينوفن رو دادم و بعدشم جمع كرديم رفتيم خونه خودمون آخه راستش خونه خودمون راحت ترم وقتي جايي هستم تز ها و نظرات مختلفي پيشنهاد ميشه كه آخرم هميشه نظر خودم كارساز تر بوده اما بخاطر احترام به بزرگترها تو دردسر مي افتم واسه همين اومدم خونه و خوابوندمش و تو خواب براش كمپرس سرد گذاشتم . دو ساعت خوابيد بيدار شد بهتر بود اما ترجيح ميداد تو جاش بازي كنه و راه نره . سپردم خاله...
9 آبان 1394

غول واكسن 18 ماهگي

بالاخره بعد از 5 روز تاخير رفتيم واسه شكستن شاخ اين غول حالا ببينيم ميتونيم بشكنيمش يا نه . جوجه تا ساعت 9 خوابيد به خالش سپردم بيدار شد صبحانه و قطره رو بده بهش تا ما بريم و ببريمش بهداشت واسه واكسن بعدم خودم اومدم اداره و شروع به تخقيق درمورد چگونگي واكسن و عواقبش !!!!! خيلي ها ناراضي بودن و از پا درد بچه ها ميناليدن . خلاصه رفتيم بهداشت و منم قلبم به شماره افتاد اما سعي كردم كه خونسرد باشم تا انرژي منفي به جوجه منتقل نشه . اونم حدسايي زده بود و به در اشاره ميكرد كه بريم . خلاصه بعد از وزن و قد و دور سر كه همكاري نكرد و اطلاعات دادن در مورد وضعيت ني ني رفتيم واسه واكسن يكي وقتي ايستاده بود رو تخت تو بغلم خانومه گفت همينطور خوبه نگ...
6 آبان 1394

18 ماهگيت مبارك

عزيزم پيشاپيش هجده ماهگيت رو تبريك ميگم گلم . عزيز مادر اين روزا از ديدنت سير نمي شم .فقط بهت خيره ميشم و تو دلم كلي ذوق مرگ ميشم از داشتن تو ماشالله باز سريع روم رو برميگردونم م ميگم چشمت نكنم عزيزم . اين ماه رفتيم مشهد واسه چكآپت خوب بود همه چيز خدارو شكر . خوش گذشت بد نبود يك دل سير هم رفتم زيارت آقا . اين شبها ميبرمت حسينيه و هيئت و تو هم خيلي قشنگ سينه ميزني و همزمان بلند هم ميگي ددددددددددت يعني دست !!!!! واكسنت رو ميذارم هفته آينده خدا كنه همه چيز خوب پيش بره به حق شش ماهه امام حسين (ع) . دايره لغاتت :‌ هنوز هم خيلي واضح حرف نميزني و به نظرم هنوز مونده تا حرف زدنت بِبَ ييييي = با همين مكث آآآآ  بَ = آب ...
29 مهر 1394

17 ماهگيت مبارك

عشقم 17 ماهه شدي . مباركت باشه گلم . كار جديدي ياد نگرفتي فقط خيلي تقليد ميكني از كارهامون و خيلي خوب هم گوش ميدي . كلا بچه حرف گوش كني هستي چند شبه به بره هاي ناقلات علاقمند شدي و موقع خواب ميگي برات بيارمشون و باهاشون بازي ميكني . احساس ميكنم وابستگيت به من خيلي بيشتر شده . ديروز همش واسه خودت شعر ميخوندي و من نميدونم چي ميگي . هر كي ازت سوالي بپرسه كه راجع به مقدار و ميزان باشه تشخيص ميدي و جواب ميدي : ده عمه ازت ميپرسه مامان رو دوست داري با بالا و پايين بردن سر ميگي اره ميپرسه چند تا ؟ ميگي : ده ه ه . و اين سوال و جواب ادامه داره تا وقتي كه ديگه نميذاري بپرسه چند تا يكراست جواب ميدي ده ه ه . وقتي ميگم چند ت...
31 شهريور 1394

عشقم تولدت مبارك

از طرف زويا :‌ امروز 30 شهريور تولد عشقم هست . تولدت مبارك از طرف جوجه طلا : بابايي جون تولدت مبارك سايت هزار سال بالاي سر ما باشه انشالله . هميشه آخر شهريور برام روزاي خوبيه تولد سه عشق سه فرشته سه صبور كه تو زندگي من خيلي چيزا ازشون ياد گرفتم و پاكترين و صبورترين كساني كه ميشناسم تا اين لحظه كه توي صبوريشون موندم . هميشه ميگم كاش منم مثل شما بودم به راستي كه شما فرشتگان پاك خداييد . از همينجا تولد خواهر عزيز تر از جانم بنفشه و پدر هميشه صبورم رو تبريك ميگم 31 شهريور تولد خواهري مهربان 1 مهر تولد پدري عزيز تر از جان مبارك باد ...
30 شهريور 1394