برف
سلام گلم . هفته آخر زمستون و كلي برف !!!!!!!!
گفته بودم از آسمون سنگم بياد ميبرمت آتليه اما از آسمون برف اومد و همه جا تعطيل بود .اشكال نداره حداقل برف رو ديديم امسال و سر صبح با خالي بني جون و عرفان و نازنين گلم و خاله بهاره و خاله ستاره جون رفتيم دانشگاه بابايي و چون دانشجوها رفته بودن برفها دست نخورده بودن و كلي برف بازي وآدم برفي درست كرديم .
دقيقا از چهارشنبه ساعتاي 10 صبح شروع كرد به بارش .خيلي خوب بود
خدايا شكرت واسه اينهمه نعمت.
دكترم بردمت گفت اين رستم فقط تنبله .بايد باهاش كار كني تو اين يكماه بايد راه بره .منم شروع كردم .گريه ميكني اما ديگه چاره نيست . گفت رورئك و بغل ممنوع. اميدوارم موفق بشم و موفق بشي گلم.
خواهشا باهام همكاري كن گلم . دوستت دارم .
برف اومد حيفم اومد ننويسم در موردش.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی