هديه خدا محمدرضاجونهديه خدا محمدرضاجون، تا این لحظه: 10 سال و 26 روز سن داره

جوجه جون من

جلسه معارفه

1393/11/28 10:35
نویسنده : زويا
210 بازدید
اشتراک گذاری

جوجه مامان چند روزيه كه فكر ميكنه چه خوب بشه بتونه از اين صفحه دوستاش رو معرفي كنه حالا مامان عكس دوستاش رو ميذاره البته هنوز خيلي دوست داره كه ازشون عكس نداره در اولين فرصت با هم عكس ميگيرن و ميذارن تو دفترچه خاطرات
 

يك عدد جوجه كوچولو متفكر در بغل مامان جون در فكر دوستان (عزيزان باز هم من مبتدي مشكل جديد دارم چرخوندن عكسا پس ميشه بهم راهنمايي بدين اگر هم نشد خودتون يكم بچرخيد ممنون)niniweblog.com

حالا جوجه كوچولو دست به پاچه شده و با يك سوت بلبلي دوستاش رو صدا ميكنه

جوجه با كمك آقاجون مهربون نازنين (عشق من دختر خواهرم) و محمد عرفان گل (پسر خواهر عزيز تر از جانم) رو صدا ميكنه و يك عكس يادگاري ميگيرن niniweblog.com. انشالله سايه آقاجون هزار سال رو سرتون باشه (اين سه تا تنها نوه هاي آقا جون و مامان جون هستن) خدا همتون رو حفظ كنه.

حالا جوجه فكر ميكنه ديگه با كي عكس داره آهااااااااااااان با خانواده بابايي

اينم يك عدد ايليا(تيپو سلطان شمشير بدست - پسر عمه جوني كوچيكه) و دو عدد علي ملو و مهدي ملو (پسرهاي عمو بزرگه خوش خنده) و يك عدد مامان زشتتتتتتتتت چاقالووووووووووووووو و سانسور شده البته مامانم بخاطر من اينشكلي شده و الا خيلي ناز و خوشگل بودniniweblog.com (مامانم خيلي سختي كشيد تا خدا منو بهشون داد ) پس قدرموووووووووووو بدونيد .niniweblog.com

پسندها (2)

نظرات (1)

کیان
30 بهمن 93 14:07
موش بخوردش چقدر دستاشو ناز می خوره
زويا
پاسخ