هديه خدا محمدرضاجونهديه خدا محمدرضاجون، تا این لحظه: 10 سال و 26 روز سن داره

جوجه جون من

هم خوب هم بد

1393/12/9 13:24
نویسنده : زويا
131 بازدید
اشتراک گذاری

عزيزم چهارشنبه نشسته بودم و شما هم پشت من بودي كه يكدفعه ديدم پشتم رو گرفتي و ايستادي اين اولين بار بود اين كار رو كردي .

جمعه هم تصميم گرفتم كمد لباسها رو مرتب كنم شما رو هم با خودم بردم اما شما ميخواستي از تخت بگيري و بلند شي كه متاسفانه سرت خورد به لبه تخت و با صداي بدي من متوجه شدم و شما رو بغل كردم و نوازشت كردم . بعد گريه هم خوابيدي عزيز دلم .خيلي ناراحت شدم و خودم رو سرزنش كردم هزيزم قول ميدم وقتي با تو هستم هيچ كاري انجام ندم اين اولين بار و آخرين بارم بود قول ميدم گل مامان .

 

اين رو هم اضافه كنم پسرم خيلي صبوره ، زياد گريه نكرد.

 

 

پسر مهربونم خيلي مامان دوستت داره

پسندها (1)

نظرات (0)